گروه مشاوران کسب و کار کارفرمانیوز
کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله
تبادل
لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
مجله الکترونیکی اتاقک
و آدرس
otaghack-site.tk
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
هوشنگ مرادي كرماني معتقد است: نويسندگان ادبيات كودك و نوجوان از بچهها عقب ماندهاند و كارهاي آنها كهنه شده است؛ در حاليكه ترجمهها داستانهايي شاد دارند كه بچهها به آنها علاقه دارند.
اين نويسندهي پيشكسوت ادبيات كودك و نوجوان دربارهي تأثير ترجمههاي بسيار در حوزهي ادبيات كودك و نوجوان، گفت: هر وقت از كالايي استقبال ميشود، عرضهي آن نيز زياد ميشود. ما به عنوان نويسندگاني كه بچهها كارهايمان را ميخوانند، از بچهها عقب ماندهايم، بچهها بهتر از ما ميدانند و حرفهاي ما كهنه شدهاند؛ به همين دليل بچهها از ترجمه استقبال بيشتري ميكنند و پدر و مادرها هم كه دوست دارند بچههايشان داستانهاي شاد بخوانند، برايشان كتابهاي ترجمه ميخرند.
او افزود: از سوي ديگر، كتابهاي سفارشي در حوزهي تأليف ادبيات كودك و نوجوان زياد است و موضوعاتي با عجله كتاب ميشوند؛ در حالي كه جذابيت و شيريني ندارند.
مرادي كرماني با اشاره به حضور شادي و هيجان در آثار ادبي ترجمه در حوزهي كودك و نوجوان، بيان كرد: بچهها شيفتهي هيجان و تخيل هستند و اثري كه اين چيزها را در خودش دارد، بيشتر مورد توجه آنها قرار ميگيرد. اگر بچهها به سراغ كتابهاي ترجمه ميروند، به اين دليل است كه هيجان و تخيل در كارهاي ما كم است. خوشحالي، خوشبختي، بازي و شادي چيزهايي است كه زندگي را از يكنواختي درميآورد و بچهها آنها را دوست دارند؛ اين مفاهيم در كارهاي ترجمه وجود دارد. اما كتابهاي ما پر است از پند، شعار و نصيحت كه بچهها زود از آنها زده ميشوند. خود من هم شايد از كساني باشم كه اينگونه مينويسند.
اين نويسنده در ادامه متذكر شد: عنصر ديگر، طنز است كه در كتابهاي تأليفي ما كم است و بچهها براي يافتن آن به سراغ كتابهاي ترجمه ميروند و چيزهاي شيرينتر ميخوانند. وسايل ارتباط جمعي با خودشان فرهنگي را آوردهاند كه متأسفانه اين فرهنگ كامپيوتري سبب شده بچههاي ما دقت و علاقهي خودشان را به مسائل بومي از دست بدهند.
او با بيان اين مطلب كه نويسندگان ما پيچيدهگو هستند، بيان كرد: نويسندگان ما بايد از پيچيدهگويي دوري كنند و با فرم بازي نكنند. اينكه نوشتههايشان را در يك قالب نو ارائه دهند، خوب است. اما تا چه اندازه ميشود نوپردازي كرد كه خواننده را فراري ندهد؟ اين دست از كتابها كه روي فرم متمركز هستند، در جشنوارههاي مختلف تشويق ميشوند؛ در نتيجه، نويسندگان ما به پيچيدهگويي تشويق شدهاند. آنها چيزي را به بچهها ميدهند كه سادگي و شيريني ندارد و البته اين موضوع آفت شيريني و لطافت شعر بزرگسال هم است و در كل، يكي از مسائل جامعهي ادبي ما بيماري پيچيدهگويي است كه نويسندگان ما به آن دچار شدهاند؛ در حاليكه ادبيات جاي معماگويي نيست. اينها همه مواردي است كه سبب شده آثار ترجمه بيشتر مورد توجه قرار گيرد.
مرادي كرماني در ادامه دربارهي ترجمههاي تكراري و همزمان عنوان كرد: من ترجمه نميكنم؛ ولي از بيرون ميتوانم به اين قضيه نگاه كنم. آقاي ابراهيمي الوند قرار بود خانهي ترجمه را راه بيندازد و ناشران و مترجمان آگاه شوند كه چه اثري دارد ترجمه ميشود و سراغ آن نروند. اما در جامعهي ما فقط مسألهي بياطلاعي ناشران نيست؛ وقتي ناشري ميبيند كاري از سوي جامعه مورد استقبال قرار ميگيرد، به سراغ كار تازه نميرود و آن كار را دوباره ترجمه ميكند. «شازده كوچولو» بارها ترجمه شده است و هنوز هم من معتقدم بهترين ترجمه متعلق به محمد قاضي است. البته ترجمهي احمد شاملو و ابوالحسن نجفي هم خوب است؛ اما كار قاضي هنوز هم پابرجاست، يا «هري پاتر» كه چند بار ترجمه شده و اين نشاندهندهي آمادهخواري ناشران ماست. چون چيز تازه ريسك دارد؛ بنابراين ناشران به سراغ اثري ميروند كه تضمينشده باشد؛ زيرا وقتي ارشاد به چاپ يكي از اين كتابهاي ترجمهشده مجوز داده باشد، ترجمههاي بعدي هم مجوز ميگيرند. گاهي مواقع هم يك كار با عنوانهاي چندگانه منتشر ميشود و اين قضيه را براي مخاطب پيچيده ميكند.
او همچنين در پاسخ به اين سؤال كه ناشران كارهاي ترجمه را ترجيح ميدهند يا تأليف،به ایسنا گفت: ناشران ترجيح ميدهند كارهاي ترجمه را منتشر كنند. اگر توي كتابفروشيها هم نگاه كنيد، اگر۴۰ ترجمه باشد، در مقابل آن، سه اثر تأليفي است. براي اينكه بچهها هم اشكالات تأليف را ميبينند و پدر و مادرها هم نميخواهند فشار پندها و مسائل اخلاقي را به بچههايشان وارد كنند. چون در مدرسه و كتابهاي درسي و تلويزيون مسائل اخلاقي ترويج ميشود؛ بنابراين بچهها از چند طرف دارند نصيحت ميشنوند و در كتابهاي غيردرسي ديگر گوشي براي شنيدن نصيحت ندارند.
نظرات شما عزیزان: